سفارش تبلیغ
صبا ویژن

«از تک تک اعضاء رای گرفته بودیم. سه نفر موافق بودند هفت نفر مخالف. اصلا فکر نمی کردیم این طوری بشه. اصلا باورمون نمی شد که این طرح تصویب بشه. مطمئن بودیم که رد می شه...»

صحبت های آقای رامین سر کلاس من رو به یاد به هم ریختن محاسبات انتخاباتی انداخت. صحبت هایی که گاهی در هیئت مدیره یک شرکت یا هیئت امناء یک محله یا برنامه ریزان انتخاباتی پیش میاد. صحبت های استاد رامین در مورد هویت مستقله جامعه بود. می گفت وقتی یک عده ای دور هم جمع می شن علاوه بر هویت هر یک از این اعضاء، یک هویت جدیدی هم اینجا شکل می گیره. یک هویتی که وجود داره و منشا تاثیره. هویتی به نام جامعه، هویتی به نام هویت جمعی. وجودش رو از آثارش می شه تشخیص داد.

خیلی وقت ها اتفاقاتی که افراد به تنهایی نمی تونن انجام بدن و حتی در مجموع توان کل اون ها هم نیست، وقتی دور هم جمع می شن اتفاق می افته. شدنی می شه. نه به خاطر جمع نیروهای اون افراد بلکه به خاطر شکل گیری یک نیروی جدید. گویا پنج به علاوه پنج مساوی ست با یازده. ظرافت کار این جاست که توان ایجاد شده برابر جمع نیروی تک تک افراد نیست. بیشتر از اونه.

 


نوشته شده در  جمعه 85/8/19ساعت  4:14 عصر  توسط کلرجی‏من 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
من...
لباس تنگ کلرجی‏من
راز داوینچی
کاریکاتوریست دانمارکی یا ایرانی؟!
من کلرجی‏من نیستم
چشم‏های خدا
سیب بی هسته، بی‏سوک
خوشحالی یا ناراحت؟
برف‏پاک‏کن
سکر
حمل بر صحت
اتحاد متحاد دیگه چه صیغه‏ایه؟!
دعوای حرفه‏ای
مردم، روان‏شناسان بالفطره
من یک آدم بی‏کارم
[همه عناوین(218)]